ياحسين
دلبرم كمند خويش فكند و مرا گرفت
زلفي رسيد و باز مرا دست وپا گرفت
بر زلف او نوشته كه يا ايها العزيز
يعني مرا براي رضاي خدا گرفت
عالم تمام سوخت كه يارم كفن نداشت
اصلا تمام شعله از اين بوريا گرفت
پرسيده ام ز مادرم او هم خبر نداشت
اصلا رفاقت من و تو از كجا گرفت
ما غرق شدگانيم به درياي معصيت
ارباب به خاطر زهرا(س) مرا گرفت
منبع: ashuora.ir