loading...
دانلود آهنگ جدید - دانلود فیلم جدید - دانلود رایگان
آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 401 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

کربلا

برای مشاهده تصویر با سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

 

حضور انبیا(ع)در سرزمین کربلا

مرحوم شوشتری می‌نویسد: ورود به زمین کربلا باعث حزن و رقّت است چنانکه نسبت بهجمیع انبیاء واقع شد چون روایت شده که همه پیامبران به زیارت کربلا توفیقیافته‌اند: «همه انبیاء زیارت نمودند آن مقام شریف را و در آن توقف کرده و گفتند: ای زمین تو مکانی پر خیر هستی در تو دفن خواهد شد ماه تابان امامت.» (۱)

هریک از پیامبران که وارد کربلا می‌شدند صدمه‌ای بر ایشان وارد می‌شد، و دلتنگ ومهموم می‌گردیدند. پس علت را از خداوند سؤال می‌نمودند. خداوند وحی می‌فرمود که اینزمین کربلاست و در آن حضرت حسین (علیه‌ا‌لسلام) شهید خواهد شد.(۲)

۱- چوناهل بیت وارد کربلا شدند ام کلثوم عرض کرد: ای برادر این بادیه هولناکی است که ازآن خوف عظیم بر دلم جا گرفته؟!

حضرت حسین علیه السلام فرمود: بدانید که مندر وقت عزیمت از جنگ صفین با پدرم امیرالمومنین (علیه السلام) وارد این زمین شدیم. پدرم فرود آمده سر در کنار برادرم گذارده ساعتی در خواب رفت و من بر بالین او نشستهبودم ناگاه پدرم مشوش از خواب بیدار شد و زار زار می‌گریست. برادرم سبب آن را پرسیدفرمودند: ‌در خواب دیدم که این صحرا دریایی پر از خون بود و حسین من در میان آندریا افتاده دست و پا می‌زند و کسی به فریاد او نمی‌رسید.

سپس رو به من کردهفرمود: ‌«ای حسین چگونه خواهی بود هرگاه برای تو در این زمین چنین واقعه‌ای رودهد؟»

گفتم: صبر می‌کنم و به جز صبر چاره‌ای ندارم.(۳)

۲- هنگامی کهحضرت آدم به زمین فرود آمد حوا را ندید دنبال او می‌گشت تا از کربلا گذر نمود بدونسبب غمگین شده سینه‌اش تنگ گردید و چون به محل شهادت امام حسین (علیه السلام) رسیدپایش لغزید و بر زمین افتاد و خون از پایش جاری شد.

سر به آسمان بلند کرد وعرض نمود: خداوندا آیا گناهی از من صادر شد که مرا به آن معاقب فرمودی؟ من همه زمینرا گشتم و مثل این زمین به من بدی نرسید.
هنگامی که حضرت آدم به زمین فرود آمدحوا را ندید دنبال او می‌گشت تا از کربلا گذر نمود بدون سبب غمگین شده سینه‌اش تنگگردید و چون به محل شهادت امام حسین (علیه السلام) رسید پایش لغزید و بر زمین افتادو خون از پایش جاری شد.

خداوند به او وحی نمود که ای آدم گناه نکردی ولکنفرزندت امام حسین (علیه السلام) در این مکان از روی ستم کشته می‌شود. خون تو بهموافقت خون او جاری شد.

عرض کرد: قاتل او کیست؟‌ وحی آمد: ‌قاتلش یزید،ملعون اهل آسمان‌ها و زمین است. آدم گفت: ‌ای جبرئیل “درباره قاتل آن حضرت” چهکنم؟‌

گفت: او را لعن کن. پس آدم چهار بار او را لعن کرد و به سوی عرفاتروانه شد پس در آنجا حوا را یافت.(۴)

۳- هنگامی که حضرت نوح سوار کشتی شدتمام جهان را سیر نمود. وقتی به کربلا رسید طوفانی شد (و آن کشتی به تلاطم افتاد) ونوح از غرق شدن ترسید به پروردگار خود عرض کرد: خدایا همه دنیا را گشتم چنین حالتیمثل این زمین به من دست نداد!

جبرئیل نازل شد و فرمود: ای نوح در این محلحضرت حسین(علیه السلام) فرزندزاده محمد (صلی الله علیه و آله) خاتم انبیاء و فرزندعلی (علیه السلام) خاتم اوصیاء کشته می‌شود.

پرسید: ای جبرئیل قاتل او کیست؟پاسخ داد: قاتل او ملعون هفت آسمان و زمین می‌باشد. پس نوح چهار مرتبه او را لعنکرد سپس کشتی سیر نمود تا به جودی رسید و در آنجا مستقر شد.(۵)

۴- حضرتابراهیم چون از کربلا عبور کرد اسبش لغزید و از اسب افتاد سرش شکسته و خون جاری شد. پس شروع به استغفار نمود و عرض کرد: خدایا چه گناهی از من صادر شد؟

جبرئیلنازل شد و گفت: ای ابراهیم گناهی از تو سر نزده لکن در این زمین فرزندزاده خاتمپیامبران و فرزند (علی علیه السلام) خاتم اوصیاء کشته می‌شود از این جهت خون توجاری شد تا موافق با خون آن جناب گردد.(‌۶)

۵- هنگامی که اسماعیل گوسفندانخود را برای چرا به کنار فرات فرستاد چوپان به او خبر داد چند روز است که گوسفندانآب نمی‌آشامند! اسماعیل از خداوند سبب آن را پرسید جبرئیل نازل شد و گفت:‌ ایاسماعیل از گوسفندانت سؤال کن سبب آن را می‌گویند .

به آنها فرمود: چرا ازاین آب نمی‌آشامید؟ به زبان فصیح گفتند: «به ما خبر رسیده که فرزندت حسین (علیهالسلام) فرزندزاده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در اینجا با لب تشنه کشتهمی‌شود و ما به جهت حزن بر او از این شریعه آب نمی‌نوشیم

اسماعیل دربارهقاتل آنجناب سؤال کرد گفتند: آن حضرت را ملعون اهل آسمان‌ها و زمین و تمام خلائقمی‌کشد پس اسماعیل قاتل آن بزرگوار را لعنت کرد.(۷)

۶- روایت شده که سلیمانبه فرش خود می‌نشست و در هوا سیر می‌کرد. روزی هنگامی که در حرکت بود به زمین کربلارسید. باد بساط او را سه دور به هم پیچانید به طوری که سلیمان ترسید سقوط کند پسباد آرام شد و فرش در زمین کربلا فرود آمد.

سلیمان به باد گفت: برای چه (اینکار را کردی و) فرود آمدی؟‌ گفت: در این موضع حسین (علیه‌السلام) کشته می‌شود .

پرسید: حسین کیست؟‌ باد گفت: ‌حسین فرزندزاده محمد مختار (‌صلی الله علیهو آله) و فرزند علی حیدر کرار می‌باشد. سؤال کرد: قاتل او کیست؟‌ گفت: ملعون اهلآسمان‌ها و زمین، یزید می‌باشد. سلیمان دست برداشت و یزید را لعن و نفرین نمود و جنو انس آمین گفتند.

پس باد وزید و به بساط سیر خود ادامهداد.(۸)

جبرئیل نازل شد و فرمود: ای نوح در این محل حضرت حسین(علیه السلام) فرزندزاده محمد (صلی الله علیه و آله) خاتم انبیاء و فرزند علی (علیه السلام) خاتماوصیاء کشته می‌شود.

پرسید: ای جبرئیل قاتل او کیست؟ پاسخ داد: قاتل اوملعون هفت آسمان و زمین می‌باشد. پس نوح چهار مرتبه او را لعن کرد سپس کشتی سیرنمود تا به جودی رسید و در آنجا مستقر شد.

۷- روزی حضرت موسی (علیه السلام) با یوشعه بن نون سیر می‌کرد چون به زمین کربلا رسید کفش آن جناب پاره و بند آن بازشد و خار به پای او نشست و خون جاری گشت. عرض کرد: خدایا چه گناهی از من سر زد کهمبتلا شدم؟ .

ه او وحی شد که در این موضع حسین (علیه السلام) کشته و خون اوریخته می‌شود و لذا خون تو به موافقت خون وی جاری گردید. عرض کرد: پروردگارا حسینکیست؟‌ خطاب آمد: ‌او فرزندزاده محمد مصطفی و پسر علی مرتضی است .

پرسیدقاتل او کیست؟‌ گفته شد: او ملعون ماهیان دریا و وحشیان صحرا و پرندگان هواست. موسیعلیه السلام دست برداشت و بر یزید لعن و نفرین کرد و یوشع آمین گفت آنگاه به دنبالکار خود روان گشت.(۹)

۸- روزی که حضرت عیسی (علیه السلام) با حواریون دربیابان سیاحت می‌کردند گذرشان به کربلا افتاد. شیری غرّان را دیدند که راه را برایشان بسته است. حضرت عیسی پیش آمد و فرمود:‌ ای شیر چرا در این جاده نشسته‌ای ونمی‌گذاری عبور کنیم؟ آن شیر به زبان فصیح گفت:‌ «من راه را برای شما باز نمی‌کنمتا این که بر یزید کشنده حسین علیه السلام لعن کنید

حضرت عیسی فرمود: حسینکیست؟ شیر گفت: او فرزندزاده محمد پیامبر امی و پسر علی ولی خداست .

فرمود: ‌قاتل او کیست؟ گفت: قاتل وی ملعون تمام حیوانات وحشی و گرگان و درندگان خصوصا درروزهای عاشورا است.

پس حضرت عیسی دست برداشت و بر یزید لعن و نفرین کرد وحواریین آمین گفتند. پس شیر از راه دور شد و ایشان گذشتند.(۱۰)

مرحوممازندرانی حایری ذیل این قضیه می‌نویسد: حضرت عیسی و حواریون گریستند و بر قاتل آنحضرت لعن کردند. و حضرت عیسی فرمود: ‌یا بنی‌اسرائیل بر قاتل حسین (علیه السلام) لعن کنید و اگر زمانش را درک کردید از پای ننشینید “همراه او جهاد کنید” چون شهیدشدن با او مانند شهادت با انبیاء است. (‌۱۱)

زیارت کردن سایر انبیاء عظامکربلای مقدسه را بر همین منوال بوده است.

۹- ام سلمه (رضی الله عنها) گوید: ‌شبی رسول خدا از نزد ما بیرون رفت و مدتی دراز از چشم ما ناپدید شد پس آشفته‌حال وغبارآلود به خانه آمد در حالی که دست شریفش را بسته بود. عرض کردم یا رسول الله چهشده است که شما را پریشان و گردآلود می‌بینم‌؟‌
حضرت اسماعیل به گوسفندان فرمود: چرا از این آب نمی‌آشامید؟ به زبان فصیح گفتند: «به ما خبر رسیده که فرزندت حسین(علیه السلام) فرزندزاده حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در اینجا با لب تشنه کشتهمی‌شود و ما به جهت حزن بر او از این شریعه آب نمی‌نوشیم.

فرمود: در اینزمان به موضعی از عراق که کربلا گویند مرا سیر دادند محل کشته شدن فرزندم حسین وگروهی از فرزندان و اهل بیتم به من نشان داده شد من پیوسته خون ایشان را از آنجا برمی‌گرفتم و آن خون‌ها در دست من است سپس حضرت دست خود را به طرف من گشود و فرمود:‌ آن را بگیر و حفظ کن .

پس آن را که شبیه خاک سرخ بود گرفتم و در شیشه‌اینهادم و سر آن را بستم و از آن نگهداری می‌کردم .

چون حسین (علیه السلام) ازمکه به سمت عراق رهسپار شد هر روز و شب آن شیشه را در آورده می‌بوئیدم و به آن نگاهمی‌کردم و برای مصیبت‌های حضرتش می‌گریستم.

چون روز دهم محرم رسید (همانروزی که در آن روز حضرت شهید شد) آن را در اول روز بیرون آوردم به همان حال بودوقتی در آخر روز آن خاک دیدم، خونی تازه در آن یافتم. پس در خانه خود فریاد کشیدم وگریستم ولکن از ترس این که دشمنان در مدینه صدایم را بشنوند و در شماتت ما شتابکنند اندوه خود را فرونشاندم و پیوسته آن روز و ساعت را در نظر داشتم تا خبر شهادتآن جناب به مدینه رسید و حقیقت آنچه دیده بودم آشکار گردید.(۱۳)

۱۰- شیخصدوق رحمه الله به سند معتبر از ابن عباس روایت کرده که گفت:‌ در خدمت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بودم هنگامی که به جنگ صفین می‌رفت چون در نینوا که در کنار فراتاست منزل کرد با صدای بلند فرمود:‌ ابن عباس آیا این موضع را می‌شناسی؟‌ گفتم:‌ نه یا امیرالمؤمنین. فرمود: اگر این موضع را همچون من شناختی از آن گذر نمی‌کردی تاهمانند من گریه کنی.

آن بزرگوار بسیار گریست تا آن که ریش مبارکش تَر شد واشک بر سینه‌اش جاری گشت و ما نیز گریان شدیم و حضرت فرمود:‌ آه آه مرا با آل ابیسفیان چکار؟ مرا با آل حرب چه می‌شود؟‌ که حزب شیطان و اولیاء کفرند؟ صبر کن یااباعبدالله که به پدرت رسید از آنها مثل آنچه به تو خواهد رسید. پس آب طلب نمود ووضو گرفت و مقداری نماز خواند. بعد از نماز نیز همان سخنان را می‌فرمود و می‌گریستتا این که ساعتی به خواب رفت چون از خواب بیدار شد فرمود: یابن عباس عرض کردم: ‌درخدمتم .

فرمود: آیا خبر دهم به تو آنچه اکنون در خواب دیدم؟‌عرض کردم: پیوسته دیده شما در استراحت باد و آنچه دیدی خیر است یا امیرالمومنین .

فرمود دیدم گویا مردانی چند از آسمان به زیر آمدند که پرچم‌های سفید دردست و شمشیرهای براق و درخشنده حمایل نموده گرد این زمین خطی کشیدند سپس دیدم گویااین درختان خرما شاخه‌هایشان را به زمین می‌زنند و خون تازه از آنها می‌چکد و حسینفرزند و پاره‌ی تن و نور دیده‌ام در میان آن خون‌ها غرق شده و فریاد و استغاثهمی‌کند و کسی به داد او نمی‌رسد و گویا آن مردان نورانی که از آسمان آمده بودند اورا صدا می‌کردند و می‌گفتند: «ای آل رسول صبر کنید که شما به دست بدترین مردم کشتهمی‌شوید و اینک بهشت مشتاق توست ای ابا عبدالله
در خانه خوابیدم به ناگاهبیدار شدم دیدم از آن خون تازه روان است و جیبم پر از خون شده است. من نشستم و گریهکردم و گفتم:‌ به خدا حسین علیه السلام شهید شده است بخدا سوگند که علی علیه السلامدر هیچ سخنی به من دروغ نگفت. و هیچ خبری به من نداد مگر این که واقع شد چون رسولخدا به او چیزهایی خبر می‌داد که به غیر او نمی‌فرمود.

منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 331 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

یاحسین

 برای مشاهده تصویر با سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

حسین(علیه السّلام)؛ وجه الله

کلام الهی، بیانگر راز دیگری از رازهایماندگاری امام حسین(علیه السّلام) است؛ آن جا که می‌فرماید: «کافران می‌خواهند نورخدا را با دهان خویش خاموش کنند، ولی او کامل کننده نور خود است».(۴)
وحسین(علیه السّلام)  نور خداست، چراغ هدایت است و کدامین دهان توانای کشتن این نوراست؟یاد امام حسین(علیه السّلام)
  همواره در دل‌ها، و نام او همیشه بر زبان‌هاستتا آن که حقیقت حق بر جایگاه خویش استوار شود. از دیدگاهی دیگر پیامبر(صلی اللهعلیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السّلام) « وجه الله» هستند و قرآن همه چیزرا فانی و‌ هالک می‌داند مگر «وجه» خود را: «کل شیء‌هالک الا وجهه».(۵)«وجه» هرچیز،جنبه ای از آن است که دیگران در مواجهه با او به واسطه آن جنبه، آن را می‌شناسند؛مثلا وجه آدمی همان صورت ظاهری اوست که شناسایی آدمی با آن امکان پذیر است. «وجهخداوند» نیز حقیقتی از اوست که او را نمایش می‌دهد و راه شناسایی خداوند از طریق آنممکن است
.
برابر روایات فراوان، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامانمعصوم(علیهم السّلام) «وجه خداوند» هستند. آن کس که خواهان شناخت خداست، از طریقایمان به معرفت نائل خواهد شد و حسین(علیه السّلام) که از این قبیله نور و هدایتاست، وجه گویا و نمایای خداوند است و همین است که به بقای او باقی است و به ماناییحق ماندگار است. و چه زیباست که سالار شهیدان در شب عاشورا، همین آیه از قرآن رامایه دلارامی زینب(سلام الله علیها) قرار می‌دهد و با ترنم «کل شیء‌هالک الاّ وجهالله الذی خلق الخلق...»(۶) او را به شکیبایی فرا می‌خواند

منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 339 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

صدشکر

برای مشاهده تصویر با سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

 

 

 

اشکو عزاداری موجودات برای عزیز زهرا علیها‌السلام

در روایات متعددو اخبار بسیارى آمده هنگامى که حضرت امام حسین علیه‌السلام به شهادت رسیدند و چراغهدایت شکسته و کشتى نجات به دریاى خون نشست آسمان گریست و خون بارید و خورشیدشفق‌گون شد و عالم وجودچهره، عزادار به خود گرفت.
آنچه فراروى شماست مختصرتوضیحى است بر چگونگى عزادارى عالم وجود از انسان و جن و ملک وحیوانات و گیاهان وجمادات.
نخست باید گفت که تمام ذرات این عالم حتى جمادات داراى درک و شعورندخاصیت اثرپذیرى و اثر بخشى دارند و این مطلب از جهت علمی، مسلم و از جهت آیات وروایات نیز روشن است به عنوان نمونه همین ضبط صوت یا فیلم و عکس، داراى گیرندگى وفرستندگى هستند که صوت یا تصویر را بر روى خود جذب نموده و در شرائط خاصى تحویلمی‌دهند یا سلولهاى هوا طورى هستند که وقتى صدایى از انسان یا هر چیز دیگر تولیدمی‌شود آن را می‌گیرند و به یکدیگر تحویل می‌دهند و تا آنجا که صدا می‌رسد دائماً‌دسته‌اى سلولها،‌صوت را می‌گیرند و به سلولهاى بعدى می‌سپارند که اگر این حالتگیرندگى و فرستندگى در سلولهاى هوا وجود نداشت هرگز صداى ما به هیچ جا نمی‌رسید واصلا صوت تولید نمی‌شد.
دانشمندان گویند: تمام صداهاى تولید شده، در هوا موجوداتو حتى اگر انسان بتواند دستگاهى بسازد که قابلیت گرفتن و انعکاس صوت را داشته باشدمی‌تواند تمام صداها و کلمات و صحبتهایى را که قرنها پیش اتفاق افتاده است بگیرد ومنعکس کند زیرا تمام آن اصوات در وجود هوا موجود و محفوظ و مضبوط است. و ذرات هواآنها را در دل خود نگه داشته است. بنابراین جمادات نیز در میزان خودشان درک و فهمىدارند لکن اگر انسان دیده حق بین و ملکوتى داشته باشد می‌تواند بدون هیچ وسیله‌اىصداهاى ضبط شده بر جمادات را بشنود. آنان این صداها را درک کرده و بعد پسمی‌دهند.
در آیه‌شریفه قرآن نیز به این حقیقت اشاره شده است:‌« تُسَبِّحُ لَهُالسَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّیُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَـکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ »
آسمانهاىهفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند همه تسبیح او می‌گویند و هر موجودى تسبیحو حمد او می‌گوید ولى شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید
آری!‌کسانى که پرده‌هاىحجاب دنیوى نمی‌تواند در برابر چشمان آنان مانعى ایجاد نماید به دیده‌اى ملکوتىمی‌بینند آنچه را دیگران در نمی‌یابند و می‌شنوند آنچه را دیگران درکنمی‌کنند.
حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: « انّا لنرى انّ تنقض الجدارهو تسبیحه »
«
ما می‌بینیم صدایى که از شکاف دیوار بلند می‌شود همان تسبیحاوست»
قرآن کریم: « أَلَمْ تَرَأَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِىالسَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُوَتَسْبِیحَهُ »
«‌
آیا ندیدى تمام آنان که در آسمانها و زمینند براى خدا تسبیحمی‌کنند و همچنین پرندگان به هنگامى که به فراز آسمان بال گسترده‌اند؟! هر یک ازآنها نماز و تسبیح خود را می‌داند»
چنانچه از این آیه شریفه استفاده می‌شود هرچیز تسبیح خدا می‌گوید حتى پرندگان و حتى براى آنان نمازى هست که خوب بدان آگاهند،به ذکر خدا و نماز مشغول می‌شوند.
حضرت اما صادق علیه‌السلام می‌فرماید: « رسولخدا صلى الله علیه و آله نهى فرمودند از اینکه در صورت چهارپایان داغ و علامت گذارىکنند یا با تازیانه به صورت آنان بزنند چرا که آنان تسبیح خدا و حمد الهى بجامی‌آورند
و نیز آن حضرت فرمودند:‌ «هیچ پرنده‌اى در دریا یا خشکى شکار نمی‌شودو هیچ حیوان وحشى صید نمی‌گردد مگر اینکه تسبیح گفتن خویش را ضایع نمودهاست
البته گاهى به اعجاز،‌ گوش دیگران نیز صداى تسبیح و حالت ملکوت اشیاء رامی‌شنود و درک می‌کند. چنانچه از ابن عباس نقل شده که فرمانروایان حضرموت بر نبىاعظم اسلام صلى الله علیه و آله و سلم وارد شده گفتند: چگونه بدانیم تو رسول خدایی؟آن حضرت یک کف از سنگریزه‌ها برداشته فرمودند:‌اینها شهادت می‌دهند که من فرستادهخدایم در آن هنگام سنگریزه‌ها در دست حضرت،‌ تسبیح گفته و شهادت به رسالت آن جنابدادند.
قرآن کریم درباره سنگها چنین می‌فرماید:‌ «... وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَهِلَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا ... وَإِنَّ مِنْهَا لَمَایَهْبِطُ مِنْ خَشْیَهِ اللّهِ »
«
پاره‌اى از سنگها می‌شکافد و از آن نهرهاجارى می‌شود و پاره‌اى ... و پاره‌اى از خوف خدا ( از فراز کوه) به زیرمی‌افتد
آری!‌ سنگها نیز فهم و درکشان به حدى است که از عظمت پروردگار خویش،خائف و هراسان‌اند.
پس اکنون اگر در تاریخ آمده که جمادات در هنگام شهادت سیدشهیدان علیه‌السلام گریستند جاى تعجب و انکار نیست که آمده:‌چون شمر لعین سر مطّهراز بدن حضرتش جدا ساخت زمین لرزید و آسمانها تاریک شد و قطراتى از خون بارید ومنادى از آسمان ندا کرد:‌ به خدا قسم امام فرزند امام کشته شد به خدا قسم حسین بنعلى بن ابیطالب کشته شد پس غبار غلیظ سیاهى برخاست که باد سرخ به همراه داشت. هیچچشمى و اثرى در آن دیده نمی‌شد. لشگریان گمان بردند عذاب نازل شده، ساعتىاوضاع،‌اینگونه بود و سپس رفع شد.
در خبرى آمده: « لما قتل الحسین علیه‌السلاممطرت السماء مطراً کالدم احمرت منه البیوت و الحیطان »
«
هنگامى که (حضرت امام) حسین علیه‌السلام کشته شده آسمان بارانى چون خون بارید که خانه‌ها و دیوارها بهوسیله آن سرخ شد
در خبرى دیگر آمده: « انّ الشّمسَ کانت حَمراء کانَّها دمعبیط»
«
خورشید چنان قرمز گشت که گویى خون تازه است»
و در روایتى دیگر: « انّهلمّآ مضی الحسین بکت علیه السموات السبع و ما فیهنّ‌ و الارضون السبع و ما فیهنّ وما بینهنّ و ما ینقلب فی الجنه و النار من خلق ربنا و مایری و ما لایری الا البصرهو دمشق و آل عثمان»
«
آن هنگام که حسین(علیه‌السلام) به شهادت رسید هفت آسمان وآنچه در آن است و زمینهاى هفتگانه و هرچه در آنهاست و آنچه مابین آسمانها و زمیناست و هر آفریده خدا در بهشت و جهنم و آنچه دیده می‌شود و آنچه دیده نمی‌شود بر اوگریستند مگر بصره و دمشق و آل عثمان
»
آری! غیر از این سیه روزان وارونه بختان کهبه کشتن عزیز پیامبر، شادمان بودند، همه چیز محزون و گریان بود.
البته باید توجهداشت که گریه هر چیزى به حسب حال و میزان خود آن چیز است. گریه جنّ و پرندگان ووحوش و هرچه چشم بینا دارد مانند گریه انسان است چنانچه در روایات آمده: « بکتالانس والجنّ و الطیر و الوحوش علی الحسین بن علی علیه‌السلام حتی ذرفتدموعها»
«
انس و جن و پرندگان و حیوانات وحشى بر حسین بن على علیهما‌السلامگریستند که اشکهاشان جارى شد
امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرماید:‌ « پدر ومادرم فداى حسین که در پشت کوفه کشته می‌شود. به خدا قسم گویا می‌بینم کهوحوش،‌گردنهاى خود را بر قبر او کشیده و انواع حیوانات وحشى بر او گریه و عزادارىمی‌کنند تا صبح شود پس اکنون که چنین است مبادا شما جفا کنید»
از روایات چنانمی‌نماید که فرشتگان نیز گریه می‌کنند ولى به گونه‌اى لطیف‌تر و نورانی‌تر و حوریانو غلامان عالم قدس نیز چنین‌اند.
و جهنم نیزگریست: « فتزفر جهنّم زفره»
«
جهنم چنان شعله ور شد که اگر خازنین آن مهیا نبودند و درهاى آن را محکم نگاهنمی‌داشتند دود و سیاهیش اهل دنیا را در کام خود می‌کشید و آنان رامی‌سوزاند
ترسم جزاى قاتل او چون رقم زنند یکباره بر جریده‌ رحمت قلمزنند
و گریه دریاها به متلاطم شدن و بالا گرفتن امواج سهمگین آن و خورشید و ماهو ستارگان به خسوف و گرفتگى و سرخ فام شدن است و هر چیز به حساب خود گریه بر عزیززهرا داشته و دارد.
پس اى عزیز !‌بیا تا ما از جمادات و وحوش بیابان کمتر نباشیمبیا تا همسان با ذرات عالم وجود و هماهنگ با تمام آفرینش شویم. مبادا در ایام شهادتعزیز فاطمه علیها‌السلام حال ما حال انسانهاى بى درد و مهر و عاطفه و احساس باشد. نکند ما نیز چون آل امیّه و دودمان عثمان در ایام سوگوارى امام زمان علیه‌السلاممشغول تفریح و جشن و پایکوبى و سرور و شادمانى باشیم مبادا در این روزها و شبها بهجاى نواى ملکوتى نوحه و صداى رثاء از خانه‌ها و اتومبیلهامان صداى موسیقى و آوازآوازه‌خوانان برخیزد. که روز ظهور وارث عاشورا و کربلا و آخرین یادگار حضرت زهراعلیهاالسلام در پیشگاهش سرافکنده و شرمسار باشیم و در روز واپسین که خوبان زیر لواىشفاعت رسول الله صلى الله علیه و آله و در سایه پرچم حضرت على مرتضى علیه‌السلام صفکشیده‌اند ما در صف سیه بختان بنى امیه و بنى امیه صفتان قرار گیریم، به خداى بزرگپناه می‌بریم.
خداوندا از تو کمک می‌طلبیم ما را توفیق عنایت فرما که از گریهکنندگان بر عزیز شهید کربلا و مظلومین آل رسول و ذریه پاک بتول علیهم‌السلام باشیمو آنچه براى بهترین عزاداران و نوحه سرایان او مقرر فرموده‌اى از کرم و احسانت بهما نیز عطا فرما!‌
«
اللهّم عجّل لولیک الفرج واجعلنا من خیر شیعته و انصارهبحقّ محمّد و آله الطاهرین»

 

 منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 326 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

ثارالله

برای مشاهده تصوی با سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

چرا امام حسین (ع) فراموش نمى‏شود؟

مى‏گویند: شما در عصر فضا و اتم زندگى مى‏کنید آنگاه بر کسى اشک مى‏ریزد که صدهاسال پیش در گذشته است و بر مزارهایى سفر مى‏نمایید که چیزى جز صخره و سنگنمى‏باشد؟!

در پاسخ مى‏گوئیم :«چنانکه گفته‏اند: «بعد زمان» را در «ابدیت» اثرى نیست ابدیت را در ماوراى زمان ـ در عرصه‏اى برتر از زمان ـ حکومت است ابدیتهمیشگى است. جاودانان رهبران بزرگ بشریت به ابدیت تعلق دارند، از این رو قرنها نیزدر طول حیات معنوى آنان، مفهوم متداول خود را از دست مى‏دهند(۱)

حسین بنعلى (علیه السلام) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشریت است سخن از وى سخن ازتاریخ نیست سخن روز است. سخن از ابدیت است سخن از همیشگى خروشان و شکوفا و پر فروزاست.

این زنده جاوید نزدیک چهارده قرن ـ به حساب تاریخ ـ پس از مرگ جسمانیشهمچنان امروز نیز بر دلها حکومت مى‏کند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حیات ما بلکهدر حیات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بى نظیر» ایجاد مى‏کند و به صورت یکىاز «شور انگیزترین حماسه‏هاى تاریخ بشریت» در آمده و همه ساله نیرومندترین امواجاحساسات میلیونها انسان را در اطراف خود بر مى‏انگیزد و مراسمى پرشورتر و هیجانانگیزتر ازهر مراسم دیگر به وجود مى‏آورد .

راستى چرا به این حادثه تاریخى ـکه شاید در تاریخ مشابه فراوان دارد ـ اهیمت داده مى‏شود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت اینخاطره هر سال پرشکوهتر و پرهیجان‏تر از سال پیش برگزار مى‏گردد؟ این همه تعظیم وتکریم و سپاس این همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر براى چیست؟ آن را چه معنائىاست؟!

حقیقت این است که این زنده جاوید پس از قرنها، همچنان بر قلبهاىانسانهاى آزاده قدرتمندانه حکومت مى‏کند و در جامعه «موج معنوى» ایجاد مى‏نماید. حتى هنوز هم به طور عمیق یک قدرت محرک معنوى و یک نیروى کنترل اجتماعى بزرگ به شمارمى‏رود.

اما از زیارت زیارتگاههاى مقدس هرگز سنگها و صخره‏ها هدف و غایتنمى‏باشند چه اگر غرض خود آنها مى‏بود همین کوهها سر به فلک کشیده ‏انسان را ازمشقت سفر و طى راههاى طولانى بى نیاز مى‏ساخت پس مقصود بالذات صاحب مزار است وبزرگداشتن سنگها به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارها است مانند محترم داشتن جلد قرآنکریم وسنگها و آجرهائى که خانه کعبه ومسجد رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و سایراماکن مقدس از آنها ساخته شده است .

الان مى‏بینیم که دولتها و ملتها در حفظمقبره‏هاى شخصیتهاى بزرگ خویش مى‏کوشند و به دور آنها هاله تقدیسمى‏کشند.

در تاریخ نوشته‏اند هنگامى که سر مبارک حسین (علیه السلام) را بهنزد یزید آوردند وى در مجلس شراب حضور داشت اتفاقا قاصدى از طرف پادشاه روم به مجلسیزید بار یافت و سر مبارک حسین (علیه السلام) را درمقابل یزید مشاهده کرد و چوندانست که آن سر مبارک به حسین (علیه السلام) تعلق دارد عمل یزید را به شدت نکوهشنمود و گفت اى یزید داستان «کلیساى حافر» را شنیده‏اى؟ گفت چگونه است؟ رومى گفت: درپیش ما مکانى است که گویند خر عیسى از آنجا گذر کرده است در آنجا کلیسائى بنانهاده‏اند که نام آن به سم خر عیسى منسوب بوده و به کنیسه حافر «سم» شهرت دارد ماهر سال به زیارت آنجا مى‏رویم و نذورات خود را به آنجا اهدا مى‏کنیم. روى این حساباى یزید من گواهى مى‏دهم که تو خطا کارى و از راه راست به دورى! یزید خشمگین شد وبه کشتن قاصد فرمان داد رومى به سوى سر نازنین حسین (علیه السلام) رفت و آن رابوسید و شهادتین بر زبان جارى کرد و سپس او را گرفتند و بر در قصر به دارکشیدند.(۲)

زیارت، ارتباط روحى زائر با صاحب قبر است زائر قبر ابا عبد اللهالحسین (علیه السلام) با آن حضرت تجدید بیعت مى‏نماید و لذا ائمه اطهار علیهمالسلام با توصیه و ترغیب به زیارت سالار شهیدان این نهضت مقدس را براى همیشه زنده وجاوید نگه‏داشته‏اند البته زیارت همه امامان مورد تأکید است ولى روایاتى که درترغیب وتشویق زیارت امام حسین (علیه السلام) رسیده فوق العاده زیاد است امامان بااین توصیه‏ها در صدد آن بودند که شیعیان پیوستگى عملى با اهداف آن بزرگوار داشتهباشند. امام سجاد (علیه السلام) که خود چندین بار مخفیانه به زیارت سالار شهیدانرفته در گفتار خویش نیز سفارش زیادى به زیارت امام حسین (علیه السلام) داشتهاست.

«
ابو حمزه ثمالى» گوید: از امام سجاد (علیه السلام) در مورد زیارت امامحسین (علیه السلام) پرسیدم، حضرت فرمود:

«
زُره کل یوم فان لم تقدر فکل جمعهفان لم تقدر فکل شهر فمن لم یزره فقد استخف بحق رسول الله (صلى الله علیه و آله)(۳) «هر روز آن حضرت را زیارت کن، اگر نمى‏توانى هفته‏اى یک بار، اگر نمى‏توانى ماهىیکبار، پس کسى که اصلا آن حضرت را زیارت نکند، درحقیقت حریم رسول الله را خفیفشمرده است».

ولى مهمتر از سوگوارى و زیارت آشنایى به مکتب امام حسین و شهداىکربلا و پیوستگى عملى به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاک بودن و پاک زیستن ودرست اندیشیدن و تأسى عملى به او است.



پی نوشتها :

۱-      دیباچه‏اى بر رهبرى: ص .۳۳۰

۲-      به نقل: علامه مغنیه شیعه وعاشورا: ترجمه، ص ۵۹ ـ .۵۸

۳-       کامل الزیارات: ابن قولویه.

 

منبع: ashuora.ir

مدیر سایت بازدید : 353 چهارشنبه 22 آبان 1392 نظرات (0)

کربلا

برای مشاهده تصوی با سایز اصلی روی متن بالا کلیک کنید

کربلا، شهری همیشه نقش‌آفرین

کربلا نام استانی است در عراق که از سمت شمال با استان‌های حله و رمادی، از غرببه رمادی، از جنوب به دیوانیه و از جانب شرق به استان حلّه محدود شده است. ایناستان در جنوب غربی رودخانه فرات واقع شده است. یک شاخه از رود فرات به نام نهرحسینیه آب شهر مقدّس کربلا را تأمین می‌کند. آب و هوای این شهر در تابستان گرم استو زمستان‌های این سرزمین با بارندگی‌های نسبتاً خوبی همراه است.


بیشتر شهروندان کربلا ایرانی الاصل، گروهی پاکستانی، هندی و افغان‌هایشیعه‌ای هستند که سالیان دراز در این شهر زندگی کرده‌اند. عراقی‌های اصیل این شهر،بسیار اندک‌اند و از نسل ترکان عثمانی هستند که پس از ایجاد دولت عراق تابعیّت اینسرزمین را پذیرفته‌اند.۱
اماکن مقدّس این شهر عبارتند از: تلّ زینبیّه، خیمه‌گاهحسینی، کف العبّاس، حرم امام حسین و حضرت عبّاس(ع) و... آرامگاه بزرگانی چونسیّدرضی، سیّدمرتضی، سیّد علی فرزند علّامه طباطبایی و افراد دیگری نیز در کربلاواقع شده است.۲
از نظر متخصّصان، لفظ کربلا دارای چند ریشه است:
۱. کرب ـ ایلا: خانه‌ای برای عبادت خداوند و نزدیکی به او؛ در روایتیاز پیغمبر(ص) آمده است: «کربلا سرزمینی است که خداوند در آن انسان‌های مؤمنی را کهبه نوح ایمان آوردند نجات داد».
۳. کور ـ بلات: این منطقه معبد امن است که ازتوصیفات خانه خداست».۳
امّا این شهر نام‌های دیگری نیز دارد که از آن جملهمی‌توان غاضریه، طف، عمورا و نینوا را نام برد.
این شهر در طول تاریخ، نقشبسیار تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده است. طبق روایتی که از پیغمبر(ص) گفته شد، خداوندمومنان را سوار بر کشتی نوح را در این سرزمین از طوفان نجات داده است و همچنینفاجعه تاریخی عاشورا و شهادت سالار شهدا و یارانشان در سال ۶۱ هجری در شهر کربلاروی داده است.
شهر کربلا نزد ائمه اطهار جایگاه خاصّی داشته است. برای مثال درحدیثی امام صادق(ع) خطاب به ابی یعفو می‌فرمایند: وای بر تو! آیا نمی‌دانی کهخداوند کربلا را حرم امن قرار داد پیش از آنکه مکّه را حرم امن قرار دهد؟۴
بنابر روایاتی که در زیر آمده کربلا بعد از ظهور حضرت مهدی(ع) به نجف اشرف و کوفهمتّصل می‌شود و در آخرالزّمان هم نقش مهمّی ایفا می‌کند.
در حدیثی امام صادق(ع) در مورد شکوفایی کوفه می‌فرمایند:
«
مؤمنی نمی‌ماند جز اینکه در کوفه و حوالی آنمستقر می‌شود، محلّ گردش یک اسب به دو هزار درهم می‌رسد، قطر کوفه به ۵۴ میل می‌رسدو بیشتر مردم آرزو می‌کنند که ای کاش بتوانند یک وجب از خاک سرزمین سبیع (محله‌ایدر کوفه) را به یک وجب طلا خریداری کنند. ساختمان‌های کوفه به ساختمان‌های کربلامتّصل شده، کربلا را در خود جای می‌دهد و آنجا را بارگاهی می‌سازند که محلّ آمد وشد فرشتگان و مؤمنان می‌شود. برای آن مقامی بس رفیع خواهد بود».۵
مّا در مورداتّصال نجف و کربلا از امام باقر(ع) چنین نقل شده است:
«
در هفته دوم (از ورودصاحب‌الزّمان به کوفه) مردم می‌گویند: ای فرزند پیغمبر! نماز پشت سر شما با نمازپشت سر رسول اکرم(ص) برابری می‌کند و مسجد جوابگوی این همه مردم نمی‌باشد. سپس حضرتبه سوی نجف اشرف حرکت می‌کند و نماز را آنجا اقامه می‌کند و دستور می‌دهد که مسجدباشکوهی با هزار درب بنیاد کنند تا گنجایش آن همه جمعیّت را داشته باشد. آنگاهدستور می‌دهد که از پشت حرم امام حسین(ع) نهری حفر کنند که کربلا را به نجف اشرفمتّصل کند، آنگاه پل‌هایی روی آن و آسیاب‌هایی در کنار آن تأسیس می‌کند. گویی باچشم خود پیرمردانی را می‌بینم که گندم‌هایی را روی سرشان حمل کرده، در آسیاب‌ها بهطور رایگان آرد می‌کنند و در آن موقع خانه‌های کوفه به نهر فرات متّصلمی‌شود.۶
در آخر ذکر این نکته شاید لازم باشد که به دلیل اتّصال نجف و کربلا بهکوفه، این سه شهر، مرکز خلافت صاحب‌الامر را شکل می‌دهند و با نام کوفه شناختهمی‌شوند.

پی نوشت ها:


۲. همان.
۴. بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۰۹،‌کامل الزیارات، ص ۴۵۲.
۵. بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳۳۳، الزام النّاصب، ص ۲۶۳.
۶. بشارالاسلام، ص ۲۱۶،ینابیع الموده، ج ۳، ص ۶۶.

 

منبع: ashuora.ir

تعداد صفحات : 9

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6516
  • کل نظرات : 52
  • افراد آنلاین : 45
  • تعداد اعضا : 1230
  • آی پی امروز : 475
  • آی پی دیروز : 189
  • بازدید امروز : 19,036
  • باردید دیروز : 528
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19,564
  • بازدید ماه : 22,929
  • بازدید سال : 476,722
  • بازدید کلی : 9,080,130